- کرسی نشاندن (رِشْ / رُشْ وَ گِ رِ تَ)
نصب کردن کرسی.
- به کرسی نشاندن گفته، قبولاندن آن. مدلل ساختن آن:
نوای راستی سرمایۀ صاحب کلامی کن
به کرسی گفته های خویش را بنشان و شاهی کن.
تأثیر (از مجموعۀ مترادفات ص 287).
رجوع به ترکیب های ذیل کرسی شود
- به کرسی نشاندن گفته، قبولاندن آن. مدلل ساختن آن:
نوای راستی سرمایۀ صاحب کلامی کن
به کرسی گفته های خویش را بنشان و شاهی کن.
تأثیر (از مجموعۀ مترادفات ص 287).
رجوع به ترکیب های ذیل کرسی شود
